معنی پارکه پارکه - جستجوی لغت در جدول جو
پارکه پارکه
تکه تکه، پاره پاره
ادامه...
تکه تکه، پاره پاره
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر پاره پاره
پاره پاره
پارِه پارِه
جامه یا پارچه یا چیز دیگر که بیشتر جاهای آن دریده و ازهم گسیخته باشد، پاره پار، پارپار، تکه تکه، لخت لخت، ریش ریش
ادامه...
جامه یا پارچه یا چیز دیگر که بیشتر جاهای آن دریده و ازهم گسیخته باشد، پاره پار، پارپار، تکه تکه، لَخت لَخت، ریش ریش
فرهنگ فارسی عمید
پارچه پارچه
(چَ / چِ چَ / چِ)
شاخ شاخ. پاره پاره. لخت لخت. لت لت.
- پارچه پارچه کردن، پاره پاره کردن
ادامه...
شاخ شاخ. پاره پاره. لَخت لَخت. لت لت.
- پارچه پارچه کردن، پاره پاره کردن
لغت نامه دهخدا
تصویر پارچه پارچه
پارچه پارچه
پاره پاره لخت لخت
ادامه...
پاره پاره لخت لخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر پاره پاره
پاره پاره
ریش ریش، تکه تکه
ادامه...
ریش ریش، تکه تکه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر پارچه پارچه
پارچه پارچه
((چِ. چِ))
پاره پاره، لخت لخت
ادامه...
پاره پاره، لخت لخت
فرهنگ فارسی معین
تصویر پاره پاره
پاره پاره
از همه جا دریده، قطعه قطعه، تکه تکه، اندک اندک، رفته رفته، کم کم
ادامه...
از همه جا دریده، قطعه قطعه، تکه تکه، اندک اندک، رفته رفته، کم کم
فرهنگ فارسی معین
پاره پاره
بخش بخش، تکه تکه، چاک چاک، شرحه شرحه، قسمت قسمت، قطعه قطعه، لخت لخت، مرقع، مندرس
ادامه...
بخش بخش، تکه تکه، چاک چاک، شرحه شرحه، قسمت قسمت، قطعه قطعه، لخت لخت، مرقع، مندرس
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویر پاره پاره
پاره پاره
پارِه پارِه
ممزّقةً
ادامه...
مُمَزِّقَةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویر پاره پاره
پاره پاره
Ragged
ادامه...
Ragged
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر پاره پاره
پاره پاره
پارِه پارِه
déchiré
ادامه...
déchiré
دیکشنری فارسی به فرانسوی
پارچه پارچه
تکه تکه، لخته لخته
ادامه...
تکه تکه، لخته لخته
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویر پاره پاره
پاره پاره
پارِه پارِه
порваний
ادامه...
порваний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر پاره پاره
پاره پاره
پارِه پارِه
קרוע
ادامه...
קרוע
دیکشنری فارسی به عبری
تصویر پاره پاره
پاره پاره
پارِه پارِه
پھٹا ہوا
ادامه...
پھٹا ہوا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویر پاره پاره
پاره پاره
پارِه پارِه
ফাটা
ادامه...
ফাটা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویر پاره پاره
پاره پاره
پارِه پارِه
kupasuka
ادامه...
kupasuka
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویر پاره پاره
پاره پاره
پارِه پارِه
yırtık
ادامه...
yırtık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویر پاره پاره
پاره پاره
پارِه پارِه
찢어진
ادامه...
찢어진
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویر پاره پاره
پاره پاره
پارِه پارِه
ぼろぼろの
ادامه...
ぼろぼろの
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویر پاره پاره
پاره پاره
پارِه پارِه
फटा हुआ
ادامه...
फटा हुआ
دیکشنری فارسی به هندی
تصویر پاره پاره
پاره پاره
پارِه پارِه
podarty
ادامه...
podarty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر پاره پاره
پاره پاره
پارِه پارِه
robek
ادامه...
robek
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویر پاره پاره
پاره پاره
پارِه پارِه
ขาด
ادامه...
ขาด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویر پاره پاره
پاره پاره
پارِه پارِه
gescheurd
ادامه...
gescheurd
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر پاره پاره
پاره پاره
پارِه پارِه
рваный
ادامه...
рваный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر پاره پاره
پاره پاره
پارِه پارِه
rasgado
ادامه...
rasgado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر پاره پاره
پاره پاره
پارِه پارِه
zerrissen
ادامه...
zerrissen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر پاره پاره
پاره پاره
پارِه پارِه
rasgado
ادامه...
rasgado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر پاره پاره
پاره پاره
پارِه پارِه
破烂的
ادامه...
破烂的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر پاره پاره
پاره پاره
پارِه پارِه
strappato
ادامه...
strappato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی